چه خوش باور بودم…! گمان می کردم … فصل درد ها رو به پایان است … و خوشبختی همین نزدیکیست! افسوس…
شادی هایم بی دوامند!
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
آدمی درآغوش خداغمی نداشت
پیش خداحسرت هیچ بیش وکمی نداشت
دل ازخدابریدوبرزمین نشست
صدباردل بست ودلش شکست
به هرطرف نگاه کردراهش بسته بود
یادش آمدیک روزعهدش راباخدا شکسته بود